سخنی با کعبه در ولادت حضرت علی علیهالسلام
امــروز طــرحـی تــازه دارد آسـتـانـت رنــگــی دگــر دارد طــلای نــاودانـت بـوی خـدا پـیـچـیـده در هر جای خاكت عـطـری بـهـشـتی می وزد در آسمـانت تا آسـمـان هـفـتـم انـگـاری نـشـسته انـد صدها فرشته رو به صحـن بی كـرانت این جا مهیای چه رخدادی ست امروز؟ این راز شیرین چیست داری در میانت؟ از اشـتـیـاقِ دیـدنـش از شـوق وصلـش شـوری ست در عـمـق نگـاه مهربانت! یك زن سه روز است آمده در خلوت تو او را گـرفـتـی در بـغـل مـانـنـد جـانـت این دختر شیر است و تنها چند روز است آرامـشــی دارد بـه زیــر سـایــه بـانـت گفتند لب وا كرده ای ... او را به گرمی جــــا داده ای آرام بــیــن بـــازوانـــت فـرزنـد شـیـر آورده فـرزنـدی به دنـیـا كعـبـه! دهـان وا كن بگـو از میهـمانت |